دوستت دارم و نقطه ای در پایان سطر نمی گذارم

Zelzeleh8Rishter

own

 

 دوستت دارم و نقطه ای در پایان سطر نمی گذارم


می خواهم دوستت بدارم تا کرویت را به زمین بازگردانم و باکرگی را به زبان...

و شولای نیلگون را به دریا...

چرا که زمین بی تو دروغی ست بزرگ...

و سیبی تباه...

در خیابان های شب جایی برای گشت و گذارم نمانده است

چشمانت همه ی فضای شب را در بر گرفته است...

چون دوستت دارم...

می خواهم حرف بیست و نهم الفبایم باشی...

به تو نخواهم گفت: "دوستت دارم"

مگر یک بار...

زیرا برق، خویش را مکرر نمی کند...

آنگاه که دفترهایم را به حال خود بگذاری شعری از چوب خواهم شد...

این عطر... که به خود می زنی موسیقی سیالی ست...

و امضا شخصی ات که تقلیدش نمی توان...

"ترا دوست نمیدارم به خاطر خویش لیکن دوستت دارم تا چهره ی زندگی را زیبا کنم...

دوستت نداشته ام تا نسلم زیاد شود لیکن دوستت دارم تا نسل واژه ها پرشمار شود

.

.

.

!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:,ساعت8:20توسط Zelzeleh8Rishter | |